چــِرت نوشتــ هایِ یک ذهنِ خـــسته

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۶
مهر
۹۵

اگر پاییز آمده بودی 
کلیشه میشدی؛
پاییز هم کلیشه میشد
میشد همان که برای همه!
مثل همه بودن لوس است
تکرار طراوت ندارد،
نُنُر و نخ نماست !
این که چیز هارا همان طور بخواهی که دیگران خواستند و میخواهند!
برای همین از کلیشه بدم می آید.
و تو آن همه عمیق بودی که پاییز را برایم کلیشه و بی طراوت نکردی!
... بخشی از رادیو پای قسمت چهارده

این روزها شدید توی حال و هوای پاییز غرق شدم... گاهی هم رستاک گوش میکنم

دنـیــای مـــا انـدازه هـم نـیــست...

مـن عــاشـق بــــارون و گـیـتــارم...

مــن روز هـا تـا ظـهر مـی خـوابـم...

مـن هـر شـبـو تــا صـبـح بـیــدارم...

دنـیــای مـــا انـدازه هـم نـیــست...

مـن خـیـلی وقـتـا سـاکتم سردم...

وقتی که میـــــرم تو خودم شاید....

پــایــیــز ســــال بــــعـد بــرگــردم

  • misS Adele
۱۲
مهر
۹۵

تو حرمت پر زدن عشقمه

به سینه و سر زدن عشقمه

ناله ی اخر بشه یاحسین

ناله ی اخر زدن عشقمه 

نمیدونم زنده باشم شاید

این اخرین باره میگم یاحسین 

#جواد مقدم



  • misS Adele
۰۱
مهر
۹۵


از من به شما نصیحت

عاشق شدن و خاطرخواه شدن و مردن برای چشم هایش و تن صدایش و هر موضوعی که مربوط به عشق و عاشقی اشت را موکول کنید به بعد از پاییز...

مبادا عاشق شوید و شروع کنید به دست در دست هم راه رفتن روی برگ های پاییزی...

مبادا که دست هایتان گره شود در هم  و توی یک جیب پالتو فرو رود...

مبادا وقتی نم باران زد جواب مثبت بدهید به یک فنجان قهوه...

مبادا نوک بینیتان یخ بزند و از درون آتش بگیرید از کنار هم بودن...

مبادا گول بخورید و شروع کنید به عکس دو نفره انداختن...

پاییز  وقت عشق و عاشقی و خاطره ساختن نیست ک...

حرف هایم را وقتی میفهمید که صدای یک جفت پا روی برگ ها برود توی مغزتان و قصد خارج شدن هم نداشته باشد...

وقتی که تصویر یک نفر با نوک بینی قرمز جلوی چشم هایتان باشد و جم نخورد...

حرف هایم را وقتی میفهمید  که یک عصر پاییزی دلتان قهوه ی کافه همیشگی را بخواهد و از ترس رو به رو شدن با خیلی چیز ها طرفش هم نروید...

خاطرات،

خیابان ها،

دست ها،

عطرِ تن

همینجوری هم سمی هستند،

کشنده اند،

حسابش را بکن،با عطر پاییز قاطی شوند...

#فاطمه_جوادی 


  • misS Adele